یادگار عشق مامان و بابا

ماتم عاشورایی

به نام آفریدگار هستی السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع) سلام عزیز مامان ، امروز مصادف بود با عاشورای حسینی گلم ، دلم خیلی گرفته بود ،دم دمای اذان ظهر بود که بغضم تبدیل شد به بلورهای اشک و ناخود آگاه سرازیر شدن ، گریه ام گرفت برای مظلومیت امام حسین(ع) ، برای دریا دل کربلا حضرت اباالفضل(ع) ، برای دل پاره پاره ی حضرت زینب (س) که کوهم توان تحمل غمش نداره ، برای آغوش خالی رباب ، برای تشنگی طفل 6 ماه کربلا حضرت علی اصغر (ع) ، برای بغض کودک 6 سال رقیه (س) و........... عزیزم دعا کردم و از خدا خواستم سال دیگه صحیح و سالم بغلم باشی و لباس سقا تنت کنم  و ببرم هیئتی که هر سال با مامانی برای ظهر عاشور...
23 آبان 1392

بدون عنوان

بنام آفریدگار هستی شکر و سپاس خدایی را که به ما فرصت پدر و مادر شدن ، داد؛ خدایی که فرصت داد تا ثمره ی عشق زندگی خود را با تمام وجود حس کنیم و شیرین ترین و ناب ترین لحظات عمر ما را با بخشیدن هدیه ای آسمانی رقم زد. امیدوارم به زودی زود ما هم لایق این هدیه ی ارزشمند بشیم و از پس این امتحان الهی به خوبی بر بیاییم و صد البته خدای مهربون کمکمون کنه تا وظایفمون نسبت به شما به درستی انجام بدیم و فرزندی صالح و مفید تربیت کنیم . نی نی نازم (به قول بابایی نی نی چی) از خدا میخواییم که هر چی زودتر بیای و قدم رو چشمامون بذاری و خونه غرق شادی و خنده بشه .آمین عزیزم از امروز تصمیم دارم بیام اینجا و برات بنویسم ؛بنویسم تا بدونی که چقدر برا...
22 آبان 1392
1